دل مردگان
این نگرانی و اندیشناکی (خشیت) غیر از ترس ناشی از احساس ضرر (خوف) است
و «یتجنبها الاشقی »ضمیر(ها) راجع به الذکر است، اشقی بسیار شقی (صفت تفصیلی) در مقابل من یخشی است. این تقابل میرساند که اشقی فاقد خشیت و شعور فطری، و دل مرده است. اینان هستند که یکسره خود را از تذکر برکنار میدارند، و از آن پهلو میگیرند ( کنار میگیرند).
میان من یخشی و اشقی، شقی وسط است، یعنی شقی یکسره دچار جمود وجدان و فطرت نگشته ، وبحسب درجۀ شقاوت، و شرائط محیط، شاید متذکر شود، وخود را برترآرد، و راه من یخشی پیش بگیرد ، یا مجذوب اشقی شود و از مسیر حرکت و حیات برکنار ماند.۴۲
نمونه- میفرماید برنامه عملی پیغمبر «ص» گواه بر این است که برای تبلیغات و تذکرات خود هیچ قید و شرطی قائل نبود و همگان را وعظ میکرد و اندرز می نمود.
و آن جا که قرآن میگوید (سواء علیهم ……لا یؤمنون) برای آنها یکسان است چه انذارشان بکنی و چه نکنی؛ این تنها در مورد اقلیتی از مردم است و گرنه اکثریت مردم خواه ناخواه تحت تاثیر سخنان بلیغ و رسا واقع می شوند، منتها بعضی زیاتر، بعضی کمتر، بعضی بسیار کم ، بهرحال سخنان سنجیده غالبا اثر دارد.
« سیذکر من یخشی» در آیه بعد بعکس العمل مردم در برابر تذکر و وعظ و اندرز پرداخته. آنها را بدو گروه تقسیم میکند میفرماید و بزودی آنها که از خدا می ترسند و احساس مسؤلیت میکنند متذکر می شوند (سیذکر من یخشی).