خانه / اسلايد / جهنم نتیجه شقاوت ماست. 

جهنم نتیجه شقاوت ماست. 

جهنم نتیجه شقاوت ماست.

 

در آیه بعد سرنوشت گروه اخیر را چنین بیان میکند ، همان شقاوتمندی که در آتش بزرگ دوزخ (جهنم) وارد می شود، و در آن جای میگیرد. ( الذی یصلی النار الکبری).

 

جمعی گفتند در ظاهر آتش کبری آتش جهنم است که نسبت به آتش دنیا آتشی بزرگتر وسوزنده تر. و جمعی گفته اند منظور پائین ترین طبقه جهنم است و اسفل سافلین است . چرا چنین نباشد که آنها شقی ترین و معاندترین مردم بودند. و عذاب آنها باید سخت ترین و هولناکترین عذاب باشد.۴۳

 

در حدیث- امام صادق (ع) می فرماید:

 

( ان نارکم هذه جزء من سبعین جزء من نار جهنم و قد اطفئت سبعین مره بالماء ثم التهبت ولولا ذلک ما استطاع آدمی ان یطیقها)

 

این آتش (جهنم) شما جزئی از هفتاد جزء از آتش جهنم است که هفتاد مرتبه با آب خاموش شده باز شعله ور گردیده ، واگر چنین نبود هیچ انسانی قدرت تحمل آن را نمی داشت و نمی توانست در کنار آن قرار گیرد.۴۴

 

و نیز در دعای کمیل که از امیر مؤمینین (ع) منقول است دربارۀ مقایسه آتش دنیا و آخرت میگوید: ( علی ذلک بلاء ومکروه قلیل مکثه و یسیر بقائه قصیر مدته) آن بلائی است و مکروهی توقف آن کم و بقایش مختصر و مدتش کوتاه است . اما آتش آخرت «لا یموت فیها ولا یحی»

 

سپس در آن آتش برای همیشه می ماند. نه می میرد که آسوده گردد ، و نه حالتی را که در آن است می توان زندگی نام نهاد ؛ بلکه دائما در میان مرگ و زندگی دست و پا میزند و این بدترین بلا و مصیبت آنها است .

 

علامه:- مراد از نمردن و زنده نشدن اینسکه بفهماند تا ابد کسی از آن نجات پیدا نمی یابد؛ چون نجات بمعنای قطع شدن عذاب است و آن بیکی از دو راه است، یا انسان بمیرد، شحص معذب بمیرد، وهستیش فانی شود، و یا زندگی شقا و بدبختیش را مبدل به سعادت و عذابش را مبدل به راحت کند.

 

پس منظور از حیات در خصوص این آیه حیات طیبه و سعادتمندانه است ، مانند تعبیری که میکنیم در باره بیمارانی که میگوئیم نه زنده است که آدمی امیدی بر وی داشته باشد ، نه مرده است که امیدش قطع شود و فراموش گردد.۴۵

 

پس از یذکر به من یخشی ـ اشقی خود بخود ، از معرض تذکر بر کنار می رود . میفرماید: «الذی یصلی النار الکبری ثم لایموت فیها ولا یحی»

 

«الذی» آینده اشقی را توصیف می نماید ……آن اشقی که از معرض تذکر خود را بر کنار میدارد، در آتش بزرگی خواهد در آمد، سپس نه میمیرد در آن و نه زنده میشود.

 

آن چنانکه روح نگران و جویا ، تذکر را می پذیرد و به رب اعلی و تسبیح او می گراید. و شعور فطریش روشن و پر و بال عقلش باز، و از بند غرائز آزاد می گردد، بر عکس- کسی که از معرض و پذیرش تذکر خود را کنار زند، و بر کنار میدارد، گرفتار عواقب پست میشود، و از حرکت به سوی حیات انسانی باز می ماند. و این منشأ کفر و گناه و سپس آتشهای ناشی از آنست.

 

از این جهت دوزخی که از کفر و جحود ، اندیشه (فکر و عقیده) درگیر میشود. بزرگترین آتش است که اشقی را در بر، و بکام خود می برد. چون اصل ذات و قوای ادراکی آنها فانی نمیشود، آسایش مرگ ندارند. و چون حرکت حیاتی ندارند، درهای امیدشان بسته میشود و از وزش نسیم رحمت مأیوسند. تغیر و تبدل وضع آنها همان تبدل و تنوع عذاب است که از آثار تنوع کفر و شرک و گناه میباشد.۴۶

 

بانوامین- از راغب اصفهانی در غریب القرآن انواع و اقسام موت را تعداد و شمار نموده بیان میکنند.

همچنین ببینید

هدایت تکوینی:

هدایت تکوینی: به معنی ایصال به مطلوب و گرفتن دست بندگان و گذراندن آنها از …

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است :

هدایت پروردگار نسبت به انسان چهار نوع است : 🍀 ۱ـ هدایت عام و تکوینی …

بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام

🔴 بهترین هدیه به امام زمان علیه السلام   🔵 آیت الله مصباح یزدی( ره) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *