تحليلي بر حديث «حب الدنیا رآس کل خطیئه »
مسلماً برای افراد مومن این محاسبه قرآنی که در آیات فوق آمده در مقایسه دنیا با آخرت که میگوید «آخرت بهتر و پایدارتر است». کاملاً روشن است، اما با این حال چگونه انسان مومن در بسیاری از اوقات این علم و آگاهی خود را زیر پا می گذارد و آلوده گناهان و جرائمی میشود؟!
پاسخ این سؤال یک جمله است، و آن غلبه شهوت در وجود انسان ، و سرچشمه غلبه شهوت نیز به دنیا است . حب دنیا اعم از حب مال، مقام، شهوت جنسی ، تفوق طلبی، برتری جوئی، تن پروری، انتقامجویی ، و مانند اینها،
گاه چنان طوفان در روح انسان ایجاد می کند که تمام معلومات او را بر باد میدهد، و حتی گاه حس تشخیص او را از میان می برد، و در نتیجه حیات دنیا را بر آخرت مقدّم میدارد.
اینکه در روایات اسلامی کراراً حب دنیا به عنوان سرچشمه تمام گناهان شمرده شده است یک واقعیت عینی و محسوس است که در زندگی خود و دیگران بارها آن را آزموده ایم.
بنابراین برای قطع ریشه های گناه راهی جز این نیست که حب و عشق دنیا را از دل بیرون کنیم .
باید به دنیا همچون وسیلهای ، گذرگاهی، پلی ، و یا همچون مزرعه ای بنگریم .
ممکن نیست عاشقان دنیا بر سر دو راهی «وصول به متاع این دنیا و نیل به رضای خدا» دومی را مقدم شمرد.
اگر پروندههای جنایی را بنگریم واقعیت حدیث فوق را در آن به خوبی مشاهده میکنیم .
هنگامی که علل جنگها خونریزیها کشت و کشتار ها حتی میان برادران و دوستان را مورد توجه قرار میدهیم جای پای دنیا در همه آنها مشهود و نمایان است.