اساس و مبنای انسان سازی
اساس اسلام بر انسانسازی است؛ و انسانسازی در مرتبهی اول، تعمیر دل و آباد کردن جان است. دنیایی که در آن زر و زیور و نعمت باشد، اما انسان از انسانیت و اخلاق و دینداری بهرهیی نبرده باشد، این دنیا به اهل دنیا هم لذتی نخواهد داد؛
آسایشی به بشر نخواهد بخشید. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد. دنیایی که در آن، اخلاق و معنویت و دین نباشد، همین میشود که امروز شما میبینید که در سایهی سنگین صاحبان قدرتها بر مظلومان است .
هر کداممان در هر جا که هستیم، همت اوّلمان باید بر تکمیل نفس و تهذیب نفس و ساختن باطن ، و متحلی شدن به حلیهی اخلاق الهی و معنوی باشد.
در همین ماه رجب – این فرصت مضاعفی است – مشاهده کنید که چه کوششی در ادعیهی این ماه و ادعیهی دیگر میشود، تا انسان در باطن و در قلب خود متحول بشود و زیور اخلاق الهی و انسانی را پیدا کند؛ این، انسانسازی است؛ این، مقصود و هدف اصلی از همهی معارف الهی و بعثت انبیاست.
«الّلهم انّی اسئلک صبر الشّاکرین لک و عمل الخائفین منک و یقین العابدین لک»؛
این مایهی دعاهاست اصل دعاهاست..
در درون خود، باید آن نور معنویت، آن شکر، آن صبر، آن یقین، آن عبادت، آن ذکر را برافروزیم و مثل شمعی روشن کنیم، و با معرفت بیشتر نورانیت بیشتری کسب کنیم . تا این ملت مسلمان بتواند برای ملتهای دیگر الگو بشود؛ تا بتواند با کسب معارف الهی سعادت برای خود و ملتهای دیگر بیاورد؛ تا بتواند از بلیاتی که انسانها بهخاطر آلودگیهای نفسانی و روحی دچار آن هستند – این منیتها و خودخواهیها و خودپرستیها – در امان و برکنار بماند.