چیستی زهد
زهد که در فارسی از آن به ساده زیستی تعبیر می کنیم، چنان که گفتیم به این معناست که انسان از چیزی که مورد رغبت و میل اوست (خانه خوب، غذای خوب، مرکب و) . . . ، بخاطر هدف الهی و معنوی صرف نظر کند و به زندگی ساده قناعت نماید و از تجمل و لذت گرایی پرهیز کند و با مستمندان و محرومان در وضع زندگی همدردی و همراهی نماید .
این معنا مرتبه بالایی از کمال انسان و برای افراد کامل لذت بخش است و دارای فضیلت و آثار زیادی است .
حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند:
«هنگامی که خداوند اراده کند که برای بنده ای از بندگانش خیر و صلاح پیش بیاورد، به او توفیق زهد عنایت می کند و او را در احکام دین فقیه و بینا می گرداند و عیب های دنیا را به او می شناساند و کسی که دارای این اوصاف باشد، خیر دنیا و آخرت به او داده شده است .» (۲)
و نیز آن حضرت فرمودند: «کسی که در زندگی دنیا زهد را پیشه خود سازد، خداوند حکمت و علم را در دل او ثابت و برقرار می کند و زبانش را به گفتن کلام حکمت آمیز گویا می گرداند و او را به شناخت عیب های دنیا و دردها و دواهای دنیا بصیر می نماید و او را با وصف سلامت و پاکی از دنیا خارج و به بهشت منتقل می کند .» (۳)
و نیز حضرتش فرمود: «تمام نیکی ها در یک خانه قرار داده شده و زهد در دنیا کلید آن خانه است .» (۴)
و باز فرمود: «تا زهد در دنیا در دلهای شما قرار نگیرد، حرام است بر آن دلها که حلاوت ایمان را بشناسند و بچشند .» (۵)
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) فرمودند: «زهد زینت بخش ترین و کاملترین زینت در نزد من است که هیچ کس نتوانسته است خود را به زینتی بهتر از آن بیاراید .» (۶)
پی نوشت ها:
۱) برگرفته از کتاب «اسلام مجسم » ، اثر آیت الله نوری همدانی .
۲) بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۸۰ .
۳) همان، ج ۷۳، ص ۴۸ .
۴) سفینة البحار، ج ۳، ط ج، ص ۵۴۷ .
۵) بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۵۵ .
۶) سفینة البحار، ج ۳، ط ج، ص ۵۴۸
زهد در سیر و سلوک
زهد در منازل سیر و سلوک به معنای رهایی از رغبت به دنیا و هر چه غیر خدا است. در حقیقت انسان باید نخست هر گونه رنگ تعلق به دنیا را از خود تخلیه کند تا قلب بالجمله و به تمام معنا رنگ خدایی بگیرد. پس رهایی از رغبت منفی گام نخستی است که انسان را برای رغبت مثبت به سوی خدا آماده میکند. از نظر قرآن، کسی میتواند در منزل زهد در آید که
به مالکیت، ربوبیت خدا، قضا و قدر الهی ایمان داشته باشد و هر چیزی که به او و دیگران میرسد را از ناحیه خدا بداند و به داشتههایش دل نبندد
و نسبت به از دست دادهها تاسف نخورد.
از این رو امیرمومنان علی(ع) و نیز امام صادق(ع) در تعریف زهد میفرمایند:
الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ الله سُبْحَانَهُ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ(حدید، آیه ۲۳) وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى الْمَاضِی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیْه؛
تمام زهد در دو جمله از قرآن است که میفرماید: تا برای آنچه از دست دادهاید تأسف مخورید ، و به آنچه به شما داده است، سرمست و فرحناک مباشید؛ و هر کس بر رفتهها تأسف نخورد و به آنچه میآید سرمست و فرحناک نشود، زهد را تمام و کمال به دست آورده است.»(نهجالبلاغه ، فیضالاسلام، حکمت ۴۳۱؛ تفسير قمى، ج ۲، ص ۱۴۶؛ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۵۲)
معنی حقیقی زهد
از این مطلب دانسته میشود که:
زهد، نداشتن و مالک نبودن چیزی نیست، بلکه معنای زهد آن است که چیزی مالک قلب او نشود، بلکه خدا را مالک قلب خود دانسته و آن را عرش الهی قرار دهد:
قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ.(بحارالأنوار، ج۵۵، ص۳۹)
و بگذارد تا خدا با تمام صفات خویش در آن تجلی کند؛ زیرا هیچ یک از آیات الهی از این ظرفیت و سعه وجودی برخوردار نیست تا خدا به تمام در آن تجلی کند و تنها این قلب مومن است که چنین سعه وجودی را دارا است و میتواند آینه تمام نمای صفات الهی باشد،
چنانکه در حدیث قدسی آمده است:
لَا یَسَعُنِي أرْضِي وَلا سَمائِي وَلکِن یَسَعُنِي قَلْبُ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ.(عوالياللآلي، ج۴ ، ص ۷)
زهد آن نیست که تو صاحب چیزی نشوی
زهد آن است که چیزی نشود صاحب تو
معنا و مفهوم زهد عرفانی
چنانکه گفته شد زهد در لغت ضدّ رغبت و حرص بر دنيا است(لسان العرب، ج ۶ ، ص ۹۷، «زهد».) واژه زهد در قرآن به کار نرفته است؛ اما عباراتی در قرآن به کار رفته که دلالت بر مفهوم زهد دارد و در روایات معصومان (ع) این آیات به معنای زهد معنا شده است. چنانکه امیرمومنان(ع) آیه ۲۳ سوره حدید را به معنای زهد گرفته است و همچنین پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله فرمود:
قول الله تعالى «ليبلوكم ايّكم احسن عملاً»؛ يعنى كداميك از شما در دنيا زاهدتر است.(مكارمالاخلاق، ص ۴۴۷؛ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۹۳، ح ۱)
در اصطلاح اخلاقی و عرفانی، زهد به معنای پشت كردن به دنيا و روى آوردن به آخرت، بلكه قطع نظر كردن از غير خدا و رو آوردن به خدا است که اين بالاترين درجات زهد است.(معراج السّعاده، ص ۳۳۵؛ التّحقيق، ج ۴، ص ۳۱۱، «زهد».)
خواجه عبدالله انصاری در تعریف زهد از منظر عرفان مینویسد: الزهد إسقاط الرغبه عن الشیء بالکلّیّه؛ زهد آن است که شما بهطورکلی میل و رغبتت را از هر چه غیر خداست ساقط کرده و فقط دل را به خدا بدهی.(منازل السائرین، منزل ۱۶)
باید دانست که در مکتب قرآنی، زهد، دست کشیدن از دنیا نیست، بلکه پر نکشیدن دل به سوى دنیاست. اى بسا فقیر، راغب به دنیا و چهبسا غنىّ، زاهد از دنیا باشد.
پس شاخص زهد و بیرغبتى به دنیا این است که بود و نبود آن، در روح شخص اثر نگذارد و آن را متلاطم نکند؛
چنانکه از آیه ۲۳ سوره حدید و تفسیر معصوم(ع) بر میآید. از این رو در روایات زهد به معنای بیرغبتی به دنیا و گرایش به آن است، به طوری که بیرغبتی به دنیا او را به تقوای الهی و ورع در مرتبه بالاتر سوق دهد و از هر گونه حرام و گناه باز دارد. امام حسن مجتبی – ع – فرمود: (الزُّهدُ) الرّغبهًْ فی التّقوی و الزّهادهًْ فی الدّنیا؛ زهد، میل به تقوی و پرهیزکاری و بیرغبتی نسبت به دنیا است.(تحف العقول، ص ۲۵۴)
رسول خدا – ص – فرمود: الزُّهدُ فی الدّنیا قصرُ الأمل و شكرُ كلِّ نعمهًٍْ و الورعُ عن كلّ ما حرَّم الله؛ زهد در دنیا عبارت است از: كوتاه کردن آرزو، شكر همه نعمتها و ورع و اجتناب از هر چه که خداوند آن را حرام کرده است. (بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۱)
از روایات به دست میآید که عدم بهرهگیری از طیبات و نعمتهای الهی به معنای زهد نیست؛ بلکه چنانکه خدا در قرآن فرموده است مومنان باید از نعمتهای طیب دنیا استفاده کنند، ولی اجازه ندهند که قلب بدان تعلق خاطر پیدا کند: اى پيامبر بگو: زینتها و زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و نيز روزيهاى طیب و پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده است؟!
بگو: اين نعمتها در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آوردهاند؛ و روز قيامت نيز خاص آنان است. ما اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مىدانند بهروشنى بيان مىكنيم.(اعراف، آیه ۳۲)
از این رو رسول خدا – ص – نسبت به ریاضت غیرشرعی و حرام کردن حلال خدا هشدار داده و فرموده است: الزّهدُ لیس بتحریم الحلال و لكن أن یكونَ بما فی یدی الله أوثق منهُ بما فی یده؛ زهد، این نیست كه انسان حلالِ
خدا را بر خود حرام كند، بلكه زهد این است كه انسان به آنچه در دست خداست اعتماد و اطمینان بیشتری داشته باشد تا به آنچه در دست خود و در سیطره قدرت محدود بشری است. (بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۲)
زاهدین خصوصیاتی دارند که ۳۷ خصوصیت را بیان کرده اند .
ایثار یکی از نتایج و ثمرات زهد است
یکی از ثمرات زهد، ایثار است، ایثار یعنی دیگران را بر خود مقدم داشتن و خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن . زاهد از آن جهت ساده و بی تکلف و در کمال قناعت زندگی می کند و بر خود تنگ می گیرد که دیگران را به آسایش برساند .
ایثار از پرشکوه ترین مظاهر و جلال انسانیت است و تنها انسانهای بسیار بزرگ، به این قله شامخ صعود می کنند . ما در تاریخ زندگی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت صدیقه کبری (علیهاالسلام) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به مواردی از ایثار برخورد می کنیم که دیدگان روح ما در برابر شکوه معنوی و تحسین برانگیز آن خیره می شود .
ایثار خاندان رسالت و نزول سوره «هل اتی »
قرآن کریم داستان ایثار حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) و خاندان گرامی اش را در آیات پرشکوه خود در سوره «هل اتی » منعکس کرده است . علی و زهرا و فرزندانش (علیهم السلام) آنچه در امکان داشتند که جز چند قرص نان نبود، با کمال نیازی که بدان داشتند، تنها و تنها به خاطر رضای حق، سه روز پشت سر هم، به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود با آب افطار کردند و این داستان در ملا اعلی بازگو شد و آیات قرآن درباره اش نازل گشت . شعار «الجار ثم الدار» یعنی اول همسایه، بعد از آن خانه، رسم جاری این خاندان است و این صدیقه کبری (علیهاالسلام) است که در شب زفاف پیراهن نو را از تن خود درمی آورد و به سائل می دهد و خود همان پیراهن کهنه را بر تن می پوشد .
خیر وحکمت و سلامت و حلاوت ایمان همه و همه در سایه زهد است.