خانه / راه وصال (صفحه 131)

راه وصال

شعر زیبای خواب بودم، خواب دیدم مرده ام

خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/ …

ادامه نوشته »

نيايشی زيبا از آقا امام سجاد (ع)

نيايشی زيبا از آقا امام سجاد (ع) الهي دردهايي هست كه نمي توان گفت و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي محرم آن نيست الهي اشك هايي هست كه با هيچ دوستي نمي توان ريخت و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي آنرا التيام نمي بخشد و تنهايي هايي هست …

ادامه نوشته »

خداوندا….

” خداوندا ” برگ در هنگام زوال مي افتد و ميوه به هنگام کمال اگر قرار بر رفتن است ميوه ام گردان و بعد ببر ” بارالها “زمين تنگ است و آسمان دلتنگ بر من خرده نگير اگر نالانم…من هنوز رسم عاشقي نمي دانم ” خداوندا ” کمکم کن پيماني …

ادامه نوشته »

کاش می شد….

سیر الی الله در ماه ضيافت الله کاش می شد در نمازم عشق را دعوت کنم … کاش می شد بهتر ازآن با خدا صحبت کنم…. کاش می شد یک شب از شبهای عمرم با خدا بی خیال از آب و نان در گوشه ای خلوت کنم…. کو مرادی، مرشدی …

ادامه نوشته »

صدای پای رمضان می آید….

دست‌هایم را رو به آسمان می‌گیرم تا برایتان دعا کنم و آن‌گاه لب‌هایم به تبریک حلول ماه رمضان گشوده می‌شود. صدای پای ماه رمضان می‌آید. به یمن آمدنش جان حلاوتی تازه یافته هـست. طبل وجودم می‌نوازد. تمام ذرات وجودم را بدین ضیافت بشارتی داده شده هـست. اکنون هنگام دررسیده هـست. موسم هـست. …

ادامه نوشته »

دلنوشته رجبیه…

رسول اکرم (ص) :« رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت‏ به پایه آن نمی ‏رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی …

ادامه نوشته »

بخشی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

بخشی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری   الهی! جدا ماندم از جهانیان، به آنک چشمم از تو تهی و تو مرا عیان، خالی نیی از من و نبینم رویت، جانی تو که با منی و دیدار نیی، ای دولت دلو زندگانی جان، نادریافته یافته و نادیده عیان یاد تو …

ادامه نوشته »

خوب می شناسمت آقا جان؟!

می شناسمت. می پرسند:میشناسی اش؟ می گویم:خوب،خوب! شك میكنم. البته نه خوب خوب،ولی امیدوارم بهتر از دیگران. می گویند:پس از او بگو! می گویم از كجا شروع كنم؟ می گویند از هر كجا كه میخواهی؛ازصفات،اخلاق،ظاهرش. می گویم:ظاهرش جوان ونیرومند،رنگش گندمگون،بلند پیشانی،بینی كشیده وزیبا،چشمان سیاه ودرشت،ابروانی پر پشت وبرجسته،شانه ای پهن،موهای …

ادامه نوشته »

یا بقیةالله!

بقیه الله! خورشید جمعه ای دیگر دارد به غروب ماتم می نشیند و انگار ، داغ هجران تو همچنان بر دل ما می ماند. یا بقیه الله! چشمان اشکبارم را ببین که به راه آمدنت سفید شد و تو باز هم نیامدی. یا بقیه الله! شاید خدایت نیامدنت را فرصتی …

ادامه نوشته »

زندگی زیباست چشمی باز کن…

زندگی زیباست چشمی باز کن گردشی در کوچه باغ راز کن   هر که عشقش در تماشا نقش بست عینک بدبینی خود را شکست   علت عاشق ز علتها جداست عشق اسطرلاب اسرار خداست من میان جسمها جان دیده ام درد را افکنده درمان دیده ام   دیده ام بر …

ادامه نوشته »